۱) چرا در قران به انجیر قسم یاد شده است. ۲) خدایا چرا من؟

خدا به این خوردنی قسم خورده!؛

اما این سوگند، ویژگی ظریف دیگری هم در بر دارد که موجب مسلمان شدن یک تیم تحقیقاتی ژاپنی شده است؛

 

اسمش را که می‌شنویم برایمان خیلی آشناست؛

شاید این حس نوستالژی‌مان است که یکهو گل می‌کند

و خیال می‌کنیم سال‌های سال است این درخت را می‌شناسیم؛

درخت قصه‌های کودکی‌مان که قد یک چوب کبریت بود

در باغچه حیاط خاله پیرزن، به اندازه یک غربیل؛

 

درخت انجیر!؛

 

تشخیص درخت انجیر از سایر درختان، حتی برای یک فرد غیر حرفه‌ای و درخت نشناس هم کار خیلی سختی نیست

البته به شرطی که میوه آن هنوز به درخت باشد!؛

اما اگر از فصل میوه دهی (اواسط تابستان تا اوایل پاییز) گذشته بود

باز هم می‌توان از روی برگ‌های پنجه‌ای شکل و سبز تیره درخت، آن را شناخت؛

علاوه بر این، با شکستن شاخه یا حتی کندن برگ از ساقه

شیره سفید رنگی خارج می‌شود که یکی دیگر از راه‌های شناختن این درخت است.

این شیره سمی

ولی از نظر دارویی بسیار کاربردی ‌است.

میخچه، زگیل و خیلی از مشکلات پوستی، با مالیدن شیره انجیر روی آن به سرعت درمان می‌شوند.

 


     انجیر شگفت‌انگیز


خداوند در سوره "تین"(انجیر) به این میوه قسم خورده است و

دانشمندان دین‌پژوه می‌گویند، احتمالاً علت آن است که انجیر، یکی از میوه‌های همه چیز تمام است

و کلکسیونی از املاح و ویتامین‌ها دارد؛

لذا مورد توجه خاص قرآن قرار گرفته است.


اما این سوگند، ویژگی ظریف دیگری هم در بر دارد

که موجب مسلمان شدن یک تیم تحقیقاتی ژاپنی شده است.


قصه از این‌جا شروع شد که یک گروه پژوهشی ژاپنی، در بین مواد خوراکی به دنبال منبع پروتئین خاصی بودند

که به میزان کم، در مغز انسان و حیوانات تولید می‌شود.

این پروتئین، کاهش دهنده کلسترول خون و مسئول تقویت قلب و شجاعت انسان است

و بازتولیدش بعد از ۶۰ سالگی تعطیل می‌شود.

ژاپنی‌ها فهمیدند این ماده

فقط در انجیر و زیتون موجود است

و برای تأمین آن، باید انجیر و زیتون را به نسبت یک به هفت مصرف کرد.


بعد از ارائه این نتیجه

یکی از قرآن پژوهان مصری نامه‌ای به این تیم تحقیقاتی می‌نویسد

و اعلام می‌کند که در کتاب مقدس مسلمانان، خداوند به انجیر و زیتون در کنار هم قسم خورده.

نام انجیر فقط یک بار و نام زیتون نیز هفت بار در قرآن آمده است؛


این مطلب توسط دوست خوبم جناب آقای دکتر محمد حسین فکری – استاد گروه شیمی دانشگاه آزاد خرم آباد ایمیل شده است.

====================================

خدایا چرا من ؟ ... 
آرتور اش
قهرمان افسانه ای تنیس
هنگامی که تحت عمل جراحی قلب قرار گرفت، با تزریق خون آلوده، به بیماری ایدز مبتلا شد.
طرفداران آرتور از سر تا سر جهان نامه هایی محبت آمیز برایش فرستادند.

یکی از دوستداران وی در نامه خویش نوشته بود: "چرا خدا تو را برای ابتلا به چنین بیماری خطرناکی انتخاب کرده؟"
آرتور اش، در پاسخ این نامه چنین نوشت:
در سر تا سر دنیا
بیش از پنجاه میلیون کودک به انجام بازی تنیس علاقه مند شده و شروع به آموزش می کنند.
حدود پنج میلیون از آن ها بازی را به خوبی فرا می گیرند.
از آن میان قریب پانصد هزار نفر تنیس حرفه ای را می آموزند
و شاید پنجاه هزار نفر در مسابقات شرکت می کنند
پنج هزار نفر به مسابقات تخصصی تر راه می یابند.
پنجاه نفر اجازه شرکت در مسابقات بین المللی ویمبلدون را می یابند.
چهار نفر به مسابقات نیمه نهایی راه می یابند.
و دو نفر به مسابقات نهایی.
وقتی که من جام جهانی تنیس را در دست هایم می فشردم هرگز نپرسیدم که "خدایا چرا من؟"
و امروز وقتی که درد می کشم، باز هم اجازه ندارم که از خدا بپرسم :"چرا من؟